
در اغلب لغت نامهها «عشق» به عنوان علاقه شدید یا انس قلبی تعریف میشود. به طور کلی «علاقه» یک حالت ذهنی یا احساسی است که در طی آن فرد برای کسی یا چیزی نگران و دلواپس است. همچنین توجه و علاقه به کسی همواره با عدم قطعیت مسئولیت پذیری و درک مخاطب همراه است و عامل ایجاد اضطراب است. مراقبت از اشیا مانند یک خانه معمولاً به صورت نگهداری و محافظت از آنها و یا پذیرش مسئولیت در قبال آنها همراه است. «دوستی» - رابطه یا همکاری مناسب بین دوفرد. «وصال» - ذوب شدن عاشق در معشوق؛ حالت نهایی عشق راستین. «خانواده» - افرادی که از طریق اصل و نسب با یکدیگر ارتباط دارند. «پیوند روحی» - رابطه بین فرد و فردی که جزئی از وجود وی است. توماس جای اورد عشق رایک عمل اختیاری میداند که پاسخی احساسی به دیگران (مانند خدا) است و با هدف ارتقا شخصیت صورت میپذیرد. اورد تعریف خود را در زمینههای دینی، فلسفی، و علمی قابل استفاده میداند. عشق یعنی با خدا تنها شدن. معشوق در ادب فارسی معشوق در ادب فارسی کنایه از فردی است که مورد عشق قرار گرفته، در مقابل وی عاشق قرار دارد. عموماً استنباط ما از معشوق، زن است. برهان عشق برهان عشق، یکی از براهین اثبات وجود خداست. این برهان میکوشد وجود خدا و صحت مادهگرایی را متناقض نشان دهد؛ بهگونهای که تنها یکی از این دو درست باشند؛ سپس ماتریالیسم را به دلیل آنکه ناتوان در تبیین وجود عشق میداند، مردود شمارد و عشق و ایمان دو کلمه یکسان در عربی و فارسی است . اعتیاد به عشق اعتیاد به عشق (به انگلیسی: Love Addiction)یک رویه رفتار انسانی است که در آن افراد به احساس عاشق بودن معتاد میشوند. معتادان به عشق ممکن است به گونههای متفاوت بسیاری رفتار کنند. اعتیاد به عشق معضلی شایع است؛ با این حال ، بیشتر معتادان به عشق متوجه نمیشوند که آنها معتاد به عشق شدهاند. اعتیاد به عشق را میتوان با تکنیکهای بازپروری مختلفی بهبود بخشید که اکثراً شبیه به درمان بسیاری اعتیادهای دیگر مانند اعتیاد به رابطه جنسی و اعتیاد به الکل هستند٬ از طریق جلسات گروهی و گروههای حمایت از درمان. «عشق اعتیاد آور» اصطلاح فراگیری است که در خود شامل معانی دیگری همچون"معتاد"٬ "هممعتاد"، " هموابسته"، "ولع عاطفی" و "عشق اجتنابی" میباشد. متخصصان بهداشت و درمان هنوز به توافقی در مورد اینکه آیا اعتیاد به عشق وجود دارد یا نه و اینکه اگر وجود دارد ، چگونه باید به توصیف و تشخیص این پدیده پرداخت٬ نرسیدهاند. لازم به ذکر است که در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالهای روانی، که توسط انجمن روانپزشکی آمریکا منتشر میشود و به طور گسترده به توصیف اختلالات شناخته شده روانی میپردازد٬ اشارهای به اختلال اعتیاد به عشق نشده است. عرفان عرفان «Mysticism» (تعبیری از «میستیسیزم» یا «گنوسیسم») در تعریفی جامع و جهانشمول به مفهوم شناختی «رازگونه و نهانی» خمیرمایه افکار بلند و آداب تاثیرگذاریست برای یافتن و پیوستن به حقیقت از طریق «شهود»، «تجربه درونی» و «حال» که نشانههای آن در مکاتب مختلف جهان اعم از عقاید برهمنها، بودائیها، رواقیان، نسطوریان، مهریان (میترائیسم)، عقاید مسلمانان زاهد، عقاید افلاطونیان جدید، فرامین زرتشت، در فرقه کابالا از آیین یهود و اعتقادات سرخپوستان آمریکا به چشم میخورد. مصداق حقیقت در عرفان الهی وجود خداست. عرفان شناختی حقیقتگرایانه و تلاشی عملگرایانه فراتر از واقعگرایی حسی - عقلی و آرمانگرایی تصوری است از اینرو این مرام با رازگونگی و غیبباوری آمیخته از «عشق» و «ذوق» و «اشراق» همراه است. عرفان نوعی روش برای حصول به حقیقت است که بر این فرض بنا شده است که عقل و حواس پنجگانه به دلیل خطاهای ادراکی قابل اتکا نیستند و به تنهایی قادر به درک حقیقت نمی باشند و از این رو به نوعی تلاش برای ادراک بی واسطه حقایق نیاز است که بدان عرفان می گویند. همچنین گفته میشود عرفان شناخت قلبی است که از طریق کشف و شهود، نه بحث و استدلال حاصل میشود و آن را علم وجدانی هم میخوانند. کسی را که واجد مقام عرفان است عارف گویند. عرفان و تصوف در بسیاری از اقوام و ملل و مذاهب مختلف جهان و حتی مکاتب فلسفی شایع و رایج است.
مطالب مهم و مقالات جدید اینترنتی
keywords : موسیقی،مقاله،مالک موسیقی